درباره‌‌ی راهنمای انتقادی پدیدارشناسی روح هگل

غراق نيست اگر بگوييم كه در پديدارشناسي روح، درك پروژه كلي اثر عمدتاً تحت‌الشعاع تفسيرهاي جزءنگرانه قرار گرفته است. مي‌توان ادعا كرد كه علي‌رغم تمام تفاسير مطرح درباره‌ فصول مختلف اين كتاب و نيز شهرت و محبوبيت زايدالوصف اين اثر در فضاي فلسفي، پديدارشناسي روح در مقام يك ايده‌ كلي، هنوز مهجور مانده و كليتِ آن تحت‌الشعاع استعمال‌هاي جزئي قرار گرفته است. در فضاي هگل‌پژوهي انگليسي‌زبان، اقبال تفسيري تازه‌اي، البته در پرتو فلسفه‌ تحليلي، به پديدارشناسي روح پيدا شده است. راهنماي انتقادي پديدارشناسي روح هگل در چنين بستري قابل درك است. دين مويار و ميشائيل كوانته كوشيده‌اند تا در اين اثر از مفسران سنت‌هاي فكري مختلف هگل‌پژوهي بهره بگيرند. در اين فهرست علاوه بر مفسران بزرگ سنت‌هاي قاره‌اي هگل‌پژوهي، تقريبا نيمي از آثار به تفاسيري از پديدارشناسي روح اختصاص يافته‌اند كه مي‌توان، از حيث روش، آن‌ها را تحليلي ناميد. درنتيجه، در اين اثر برخي ايده‌ها و امكانات روش‌شناختي، معرفت‌شناختي و منطقي پديدارشناسي روح مورد توجه قرار گرفته كه تاكنون مغفول بوده‌اند.

آخرین محصولات مشاهده شده