گفته شده كه ديكتاتورها غالبا راه يكديگر را رفته‌اند و از اين جهت سرنوشت آن‌ها و نيز جايگاه‌شان در تاريخ قابل پيش‌بيني است. آن‌ها گاه از صندوق راي درآمده‌اند و گاه پس از يك دوره شورش و انقلاب بر مسند قدرت نشسته‌اند. كم‌تر ديده شده كه ديكتاتوري پس از تثبيت قدرت و سركوب مخالفان، حاضر به در پيش گرفتن مسير دموكراتيك و تقسيم قدرت شود. اما در اين ميانه، خانواده و فرزندان آن‌ها چگونه زندگي مي‌كنند و چه راهي را مي‌روند؟ كتاب حاضر، به‌دنبال پاسخ دادن به اين پرسش است. نويسنده با واكاوي زندگي شخصي ديكتاتورهاي شناخته‌شده‌ي جهان، به‌سراغ زندگي و سرنوشت دختران و پسراني رفته است كه به دست فردي صاحب قدرت بزرگ شده‌اند. مي‌خواهيم بدانيم فرزند ديكتاتور بودن يعني چه؟ اين‌كه نام پدرت مترادف با سركوب، وحشت و قدرت باشد چه حسي دارد؟ و به چه چيز مي‌انجامد؟