پروفسور وايکات با تکيه بر تحقيقاتي دقيق و کامل، رئوس کلي آنچه مي‌توانيم با سطح معقولي از اطمينان درباره باورهاي ديني هيتلر و اطرافيان او بدانيم، فراهم مي‌آورد. تصويري که پديدار مي‌شود، يک شمايل عمومي به دقت ساخته و پرداخته شده توسط هيتلر را نشان مي‌دهد؛ هيتلر از اين طريق مي‌خواست در آلماني که تا حد زيادي [ مردمانش ] اهل کليسا بودند از رويگرداني پايگاه حمايتش ممانعت به عمل آورد. اما هيتلر در خلوت، دستياران رده بالاي خود را در تدوين راهبردي زيرکانه هدايت مي‌کرد تا به تدريج هرگونه اثري از ايمان مذهبي‌اي را نابود کند که مخاف با برنامه‌هاي جنون آميزش براي بازترسيم نقشه اروپا و ويران کردن آگاهي انسان باشد، آگاهي از اين ايده که همه نوع بشر از منزلت و ارزشي برابر با خدا برخوردارند و خواست خداوند داير بر اين است که تمامي مردم را به عنوان هم‌نوعان دوست داشته باشيد و از افراد ضعيف مراقبت و تيمار ويژه به عمل آوريد. سوگيري مذهبي آدولف هيتلر، انساني که تاريخ هرگز نمي‌تواند او را فراموش کند، معمايي هميشگي ا‌ست. ملحدان سخت بر اين باورند که هيتلر يک مسيحي معتقد بود، در مقابل مسيحيان او را خداناباور مي‌دانند و برخي ديگر معتقدند که از پيروان علوم خفيه بود. ريچارد وايکات مورخ مي‌گويد که هيچ يک از اين نظريه‌ها درست نيست. وايکات با زيربيني و دقت بسيار به پرسش ايمان مذهبي هيتلر مي‌پردازد و حقيقت تکان دهنده و شگفت‌انگيزي را درباره منفورترين مرد قرن بيستم آشکار مي‌کند. اين کتاب مهمي است که در خور مخاطبان گسترده‌اي فراتر از دانشگاهيان است.