درباره‌‌ی دیالکتیک و نظریه اجنماعی (منطق سرمایه)

کتاب حاضر در سه بخش اصلي شکل يافته است. در بخش اول (فصل اول تا انتهاي فصل چهارم به همراه مقدمه)، بنيادهاي منطق هگل را بررسي کرده ‌ام، در بخش دوم (فصل پنجم تا انتهاي فصل دهم) واکاوي مفصلي از تحليل مارکس از سرمايه‌ داري در ديدگاه منطق هگلي انجام داده‌ام و در بخش سوم، از خلال تحليل شکل ارزش مارکس، ديدگاه او در باب ذات سرمايه‌ داري و تفاوت‌ هاي آن با شيوه‌هاي توليد پيشاسرمايه ‌داري و پساسرمايه ‌داري، در معرض يک تحليل انتقادي قرار گرفته است. بخش آخر به‌ويژه براي فهم بهتر سرمايه ‌داري و قابليت ‌هاي ايجاد مناسبات بديل و انساني ‌تر توليد اهميت دارد. من بر اين عقيده ‌ام که با وجود سهم ارزشمند مارکس در جهت فهم بهتر ما از سرمايه ‌داري، ايده ‌هاي کمي در کليت کار او در باب نظام ‌هاي اجتماعي‌ـ‌اقتصادي پساسرمايه ‌داري وجود دارد. همين ايده ‌هاي اندک نيز، گمراه ‌کننده، ساده و سطحي بودند و اغلب به کوره ‌راه ‌ها، شکل‌گيري جوامع و دولت ‌هاي غيرانساني و سوءفهم ‌هاي نظري منجر شدند. . اميدوارم تحليل من درباره مسئله ي نقص‌هاي مارکس در تحليل شکل عام اجتماعي در روابط توليد سرمايه ‌داري ــ چنان‌که در تاريخ بت‌وارگي کالاها متجلي شده است ــ به مسيري براي ايجاد فهم بهتر جامعه ي پساسرمايه ‌داري بينجامد و خطاها و سوءفهم ‌هاي گذشته را روشن و برجسته کند. فکر مي ‌کنم صرفاً به اين شکل مي ‌توان بسياري از عقايد و تحليل ‌هاي مارکس را نجات داد؛ تحليل‌هايي که ارزش حفظ شدن دارند.

آخرین محصولات مشاهده شده