خصوصيتي كه دورنمات را از ديگر نويسندگان هم‌عصرش متمايز كرده، سبك نوشتاري او است. او را نه مي‌توان مانند يونسكو و بكت ابزوردنويس دانست و نه مانند كامو و سارتر اگزيستانسياليست، و نه حتي مانند ماكس فريش اكسپرسيونيست. اين در حالي است كه دورنمات از تمامي سبك‌هاي ذكر شده استفاده كرده تا آثار خود را در قالب گروتسك بنويسد. دورنمات علاوه بر نمايش‌نامه، فيلم‌نامه، داستان و رمان نيز نوشته است. اما سبك نوشتاري خاص او، يعني گروتسك، در نمايش‌نامه‌هايش تبلور بيشتري پيدا كرده است. به همين دليل ترجمه و اجراي نمايش‌نامه‌هاي دورنمات نيازمند آشنايي با آراي برخي از انديشمندان آلماني همچون نيچه، هگل و كي‌ير گارد (كه دورنمات از آن‌ها تاثير گرفته) و نيز فهم دقيق فاصله بين كمدي و تراژدي است.