وقتي تام يك ماهي ‌قرمز بخت‌ برگشته، فرانكي، را از آزمايش خبيثانه برادرش مارك نجات داد و او را با شوك الكتريكي به زندگي برگرداند، هيچ انتظار نداشت كه يك زامبي ‌ماهي چاق گنده با قدرت هيپنوتيزم‌كنندگي نصيبش شود. خوشبختانه فرانكي طرف تام است. تعطيلات هيجان‌انگيز كنار دريا شروع شده؛ ولي برخلاف هر سال، ساحل خلوت و اتاق‌هاي برج فانوس خالي است. از اتاق مارك در طبقه بالا هم بوي نقشه‌هاي خبيثانه مي‌آيد. فرانكي و تام حواسشان جمع است؛ اما هيچ كدام نمي‌دانند كه قرار است با يك مارماهي زامبي برق‌دار مواجه شوند...