درباره‌‌ی دروغی به بزرگی 1 فیل

پسرک با توپ شيشه‌ي آشپزخانه‌ را مي‌شکند. و وقتي پدر ماجرا را جويا مي‌شود، تقصير را گردن خواهرش مي‌اندازد. اما همين حرف آرام‌آرام روي زندگي‌اش سايه مي‌اندازد. اول کوچک است، مثل لکه‌اي در گوشه‌ي دلش. اما روز به روز بزرگ‌تر مي‌شود و شکل فيل به خود مي‌گيرد—فيلي سنگين، خاموش اما به رنگ آبي. فيلي که وقت خواب يا وقت مدرسه رفتن روي دوشش سنگيني مي‌کند يا به پايش مي‌چسبد يا نمي‌گذارد کاري کند. فيلي که نمي‌رود، فقط هر روز بزرگ‌تر و سنگين‌تر مي‌شود.

آخرین محصولات مشاهده شده