درباره‌‌ی داغ عشق

گاهي اوقات دلتنگ مي‌شوم دلتنگ خودم كه انگار مدت‌هاست گم شده‌ام و مثل يك بغض فروخورده در گلو يا گريه‌اي باز نشده عذابم مي‌دهد. مي‌دانم چقدر از خود واقعي‌ام دور شده‌ام و حس تنهايي و گاه بي‌پناهي آزارم مي‌دهد تا جايي كه محبت و حتي ابراز عشق ديگران را از سر ترحم مي‌پندارم. گاهي اوقات دلسرد مي‌شوم و آن كورسويي كه وادارم مي‌كند به ايستادن به اميد گذر از سختي‌هاي امروز رو به خاموشي مي‌رود. گاهي وقت‌ها از عشق مي‌ترسم از شنيدن كلمات محبت‌آميز مبادا كه اين عشق بياميزد با دلسوزي و داغي شود بر پيشاني من و جوانه‌اي كه از دلم سر برآورده است.

آخرین محصولات مشاهده شده