دربارهی خون و آب
تاريک، دلهره آور و بدجنس خندهدار، داستانهاي کوتاه تحسينشده پاتريک مک گرات در موارد عجيب، گوتيک و غيرمنتظره سر و کار دارد. يک نويسنده شکست خورده با يک جين ملکه پير که ملاقات ميکند که ادعا ميکند يک بار توسط يک فرشته به وي رفته است يک دختر کوچک در پايين باغ پشتي خود يک کاوشگر هذيان و در حال مرگ از کنگو را پيدا ميکند. يک کلوپ شبانه توسط يک دست جنسيتي عجيب وحشتزده ميشود. و يک خانم جوان ويکتوريايي به هند ميرود تا نامزد خود سيسيل را به طرز وحشتناکي دگرگون کند.
باوِري را که بلديد، نه؟ در باوري بود که اولين بار چشمم به جمال هري تال بويز افتاد. آن روزها نويسنده بودم و در آپارتمان پنج طبقه ي بي آسانسوري نزديک يک گرمخانه اي مردانه زندگي مي کردم. آن موقع نمي دانستم هري تال بويز هم در همان ساختمان زندگي مي کند، هرچند البته با بوي هم بخوري که در طبقات پايين تر مي پيچيد آشنا بودم. ميانه ي تابستان بود که ديدمش، چله ي تابستاني منهتن، وقتي حرارت مذاب مثل بختک به تن شهر فرود مي آيد و جاي همه ي فعاليت هاي آدم ها را بده بستان بي رمق مياني جسم و مايعات مي گيرد، يک جور جذب و دفع متقابل؛ و اين زماني ست که همه ي جانداراني که عقل سليم دارند کاملا به خواب عميق تابستاني فرو مي روند.
كد كالا | 258731 |
زبان | فارسی |
نویسنده | پاتریک مکگراث |
مترجم | نیاز اسماعیلپور |
سال چاپ | 1399 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 200 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1.4 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 198 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.