دربارهی خوراک صدف
مادري با دختر و پسر جوانش منتظر نشستهاند پشت ميز غذا. قرار است پدر بيايد و با هم ترفيع شغلي او را جشن بگيرند. براي همين، شام خوراک صدف پختهاند؛ غذاي محبوب بابا. اما چند ساعت گذشته، صدفها هنوز ميجوشند و آنها همچنان منتظر نشستهاند و بابا به خانه برنگشته است. نکند اتفاقي افتاده؟ مثلا تصادفي، چيزي. پدر تمام اين سالها خودش را کشته تا خانوادهي متحد و آبرومندي باشند. با هم شام بخورند. با هم بيرون بروند. اما حالا، که انگار سر برنگشتن ندارد، خانواده خوشحالاند يا نگران؟ نقداٌ بهتر است يک پيالهي ديگر بنوشند و ببينند کليد در قفل در ميچرخد يا نه. شاهکاري از ادبيات آلمانيزبان؛ برندهي جايزهي معتبر اينگهبورگ باخمان.
كد كالا | 311845 |
زبان | فارسی |
نویسنده | بیرگیت فاندربکه |
مترجم | فرهاد بازیان |
سال چاپ | 1404 |
نوبت چاپ | 3 |
تعداد صفحات | 107 |
قطع | پالتویی |
ابعاد | 12 * 20 * 1 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 88 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.