در اين كتاب خواهيم ديد كه رهبران بزرگ در شرايط بحران، در حالي كه جامعه‌شناسان در شادي هستند، از اندوه رنج مي‌برند و از دوستان، اقوام و يا پزشكان خود تقاضاي كمك مي كنند. آن‌ها گاه بهتر و گاه بدتر مي‌شوند ولي هيچ‌گاه كاملا خوب نيستند. با اين همه، وقتي مصيبت نازل مي‌شود، اگر چنين افرادي در مسند قدرت باشند، مي‌توانند ماها را نجات دهند، زيرا آنان شهامت و شجاعتي را كه جامعه در اين شرايط از دست مي‌دهد، به آن بازمي‌گردانند. كوتاه سخن اين‌كه، نقطه ضعف آنان همانا رمز قدرت‌شان است.