درباره‌‌ی خردورزی در متن تاریخ (بینش و کنش به روایت مک‌اینتایر)

السدر مک‌اينتاير در متن مدرنيته زيسته، در باب بحران‌هاي آن انديشيده و در جست‌وجوي راهي براي رهايي از دشوار‌ي‌هاي معاصر برآمده است. او با خوانش انتقادي بنيادهاي فکري و فرهنگي جهان معاصر، کوشيده است به صورت‌بندي نويني از بينش و کنش انساني دست يابد و فهم تازه‌اي از سياست و سعادت به دست دهد. آنچه سبب مي‌شود انديش? او براي ما اهميت مضاعف داشته باشد، پيوند او با برخي جريان‌هاي فکري است که ايرانيان با آنها بيگانه نيستند. مک‌اينتاير با بازخواني مارکسيسم، در پرتو الاهيات مسيحي و فضيلت‌باوري يوناني، پرتوي نو بر بنيادهاي جهان جديد مي‌افکند تا شايد مشکلات اين روزگار دشوار را به‌شيو? خاص خودش چاره سازد. بدين‌سبب، چه‌بسا ديدگاه‌هاي او بيش از هر انديشمند اروپايي ديگر، هنگام نظرورزي در باب زيست‌جهان ايراني معاصر به کار آيند. مک‌اينتاير در مقال? کوتاه اما درخشان «بحران معرفت‌شناختي، روايت دراماتيک و فلسف? علم»، که ترجم? آن در اين کتاب آمده است، استدلال مي‌کند که مفهوم «سنت» به‌شکلي تأسف‌بار در درک ما از «عقلانيت» و «معرفت علمي» غايب است، و اين دو همواره در بستر سنت‌هاي خاص شکل مي‌گيرند و معنا مي‌يابند. او «بحران معرفت‌شناختي» را حالتي مي‌داند که ما تماس خود را با واقعيت، و توانايي خود را در درک ديگران و عمل کردن به‌شکلي قابل‌فهم، از دست مي‌دهيم. بحران معرفت‌شناختي همواره در نسبت با يک سنت رخ مي‌دهد. مک‌اينتاير از نقش «روايت» در خروج از بحران سخن مي‌گويد و عنصر روايت را در کار نامدارترين فيلسوفان شکاک نيز پي مي‌گيرد. حل موفق يک بحران به بسط يک سنت منجر مي‌شود، و سنت همواره دربردارند? نزاع‌هايي تاريخي بر سر تفسيرهاي رقيب است.

آخرین محصولات مشاهده شده