درباره‌‌ی حواس‌جمع

كليا مي‌تواند فكرهايش را كنترل كند. او مي‌داند بايد تكليف‌هايش را انجام بدهد... اما مدام حواسش پرت مي‌شود. مي‌داند نبايد هر چه را به فكرش مي‌رسد به زبان بياورد، اما گاهي نمي‌تواند جلويش را بگيرد، مي‌داند بايد تمركز كند... اما با وجود سر و صداهاي اعصاب‌خردكن، اطرافش غيرممكن است. حواس‌پرتي او دارد دردسرساز مي‌شود، هم در مدرسه و هم هنگام بازي مورد علاقه‌اش، شطرنج. بقيه هم كم‌كم توجهشان جلب مي‌شود. وقتي كليا پشت سر هم امتحان‌هايش را خراب مي‌كند، پدر و مادرش تصميم مي‌گيرند تا راهي براي بهبودش پيدا كنند، زيرا او حواسش به همه جا هست، به جز جايي كه بايد باشد.

آخرین محصولات مشاهده شده