توضيحات کتاب حرف‌هايي که کاش مي‌زدم - تخليه ذهني اگرچه بسيار ساده است و حتي خوانندگان حرفه‌اي را فريب مي‌دهد و آنان را برمي‌آشوبد، به دليل ظاهر ساده اما در باطن پيچيده‌اش در قالب پست مدرنيسم مي‌گنجد و ذهن‌هاي مشکل پسند را نيز مي‌تواند اقناع کند. براي مثال همين کتاب داستان دختر جواني است که شکست عشقي خورده و حتي تا پاي خودکشي مي‌رود. او خيلي ساده و به زبان محاوره سوزنامه‌اي نگاشته است تا بتواند از دردش بگويد و معشوقش را فرا بخواند. اما متن، تک صدا - مونولوگ است و ما صداي معشوق پسر را نمي‌شنويم. زيرا او از پسران معمولي است که به جنس مخالف فقط براي خوش‌گذراني مي‌نگرد و هر وقت تاريخ مصرف دختر براي‌شان تمام شد، او را دور مي‌اندازند. بنابراين نمي‌توانند صدايي داشته باشند و براي مثال از خود بگويند و اين که چرا دختر را ترک کرده‌اند و...