درباره‌‌ی جواب دندان شکن (قصه های تصویری از زهرالربیع 4)

يوسف مرد زاهدي بود او به دشت و صحرا علاقه ي زيادي داشت و در بيرون شهر کلبه اي براي خودش ساخته بود و آنجا زندگي مي کرد جلوي کلبه هم سبزيجات مختلف کاشته بود از تره و جعفري و ريحان گرفته تا کدو و بادمجان خيار و گوجه فرنگي چند تا مرغ و خروس و يک گاو هم داشت. همه را با زحمت خودش و کار زياد به دست آورده بود مقداري از سبزي ها و تخم مرغ و شيرو ماست را خودش ميخورد مقداري از آن را هم ميفروخت و زندگي اش را با آن مي گذراند. از طرف ديگر تا آنجايي هم که ميتوانست به مردم کمک ميکرد و از زندگي اش راضي بود.

آخرین محصولات مشاهده شده