درباره‌‌ی جنگ گناه (دیابلو 1)

از همان ابتدا نيروهاي فرشته‌گون بهشت‌هاي متعالي و لشگر ابليس‌هاي جهنم‌هاي سوزان درگير جنگي بي پايان بر سر سرنوشت خلقت بوده‌اند حالا اين درگيري به سنكچواري (جهان انسان‌ها)رسيده است.نيروهاي خير و شر كه هر دو مصمم بودند بشريت را به سوي خود جلب كنند، وارد جنگي اسرار آميز بر روح انسان ها شدند. اين افسانه‌ي جنگ گناه است. نزاعي كه مي توانست براي هميشه سرنوشت بشر را تغيير دهد. سه هزار سال پيش از تيره‌شدن تريسترام، الديسيان، فرزند ديومد، كشاورزي بود ساده و سربه‌زير كه در روستاي سرام زندگي مي‌كرد. اما طولي نكشيد كه زندگي آرام و يك‌نواخت الديسيان بعد از حوادثي پي‌درپي و ناگوار، در هم ريخت. به او تهمت زدند و قتل وحشتناك دو كشيش را به گردنش انداختند. الديسيان نيز مجبور شد ترك يار و ديار كند و قدم در سفري دورودراز و پرخطر بگذارد تا بي‌گناهي‌اش را به همه اثبات كرده و نام نيكش را بازيابد. الديسيان در كمال تعجب، متوجه مي‌شود كه قدرت‌هايي عجيب‌وغريب در او پيدا شده... قدرت‌هايي كه هيچ انسانِ ميرايي تا آن زمان در اختيار نداشته. در اين زمان، الديسيان ناگزير به رويارويي با قدرت‌هايي مي‌شود كه در وجودش شدت مي‌گيرند... او در مي‌يابد كه تا اين قدرت‌ها، آخرين ذره از انسانيتش را هم مضمحل نكرده و از ميان نبرده‌اند، بايد دست‌به‌كار شود و كاري بكند.

مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند

آخرین محصولات مشاهده شده