درباره‌‌ی جنایت و مکافات

راسکولينکوف، مردي مستأصل و بي چيز است که تنها در زاغه هاي شهر سن پترزبورگ مي چرخد و در ذهنش، خود را وراي قوانين جامعه تصور مي کند. اما زماني که راسکولينکوف مرتکب قتلي مي شود، فقط رنج و عذاب، برايش باقي مي ماند. او که وارد بازي تعقيب و گريز خطرناکي با يک بازپرس پليس شکاک شده، مجازات گناهش را بيش از هر وقت ديگري به خود نزديک احساس مي کند. با پيشروي داستان، زني به نام سونيا وارد زندگي راسکولينکوف مي شود که به نوعي تنها راه نجات شخصيت اصلي اين رمان از رنج و عذاب است. داستايفسکي در رمان جنايت و مکافات، قصه ي ساده ي قتل يک پيرزن را به عميق ترين و جذاب ترين رمان فلسفي قرن نوزدهم تبديل کرده است.

آخرین محصولات مشاهده شده