درباره‌‌ی جزیره

تصميمي که در سال 1958 گرفتم، کتاب حاضر را نتيجه داد: بر آن شدم تا تاريخ را به کناري بگذارم و داستاني را حکايت کنم که، از راه محدود کردن وقايع تاريخي در چارچوبي ساده، به من اجازه دهد تا شخصيت ها و موقعيت ها را آزادانه در نظر گيرم. از آن پس، ديگر ملالي که رمان تاريخي به همراه دارد، به سراغم نيامد، بهتر است نه از سبک چيزي بگوييم، نه از اين مطالعه که از ابتدا تا انتها مي بايست به دفاع از آن برخاست و نه از وقايعي سراسر تخيلي که مي‌بايست شخصيت‌ها را کاملاً تصادفي، و به هر صورت که هست بپروراند. ناگفته پيداست که مسئله بر سر پست شمردن يک سبک ادبي کاملاً مشروع که خود نيز آن را به کار بسته ام نيست. بلکه، به بياني دقيق، مشروعيت آن تنها در جايي است که تاريخ حائز اهميت شود، نه بومي يا روايتي. گمانم نيست که کسي بخواهد از من خرده بگيرد که چرا روي جزيره کوچکي در اقيانوس آرام، شخصيت‌هايي کاشته‌ام مغاير با آن‌ها که در آن زيسته‌اند.

آخرین محصولات مشاهده شده