درباره‌‌ی جان کندن

مهديس غني‌زاده (1364) در اولين رمان خود به قصه نسلي پرداخته كه آرمان‌گرا بود. او كه چند سال است داستان مي‌نويسد و درباره كتاب‌ها در مطبوعات يادداشت، اولين رمان خود را با محوريت دو دوست جوان نوشته است. دو دوستي كه عاشق خواندن هستند و سردرآوردن از كار دنيا. مشتري ثابت بساط كتاب‌فروشي پير كه خود روزگار عجيبي پشت سر گذاشته است. رفته رفته فاصله بين راوي و دوستش زياد مي‌شود. فرهاد چپ‌گرايي تندروست، در جلسات بحث و تئوري يك سر و گردن از همه بالاتر است و در عين حال پاي عشق نيز به ميان آمده است. عشقي كه راوي را گرم و پرشور كرده اما همين اتفاق او را از فرهاد دور مي‌كند و قصه‌اي رقم مي‌خورد كه مخاطب را مي‌برد به تكه‌هاي روزگاري كه شور و عشق نمي‌توانست با هم يك‌جا قرار بگيرد... مهديس غني‌زاده در فصل‌هاي كوتاه تلاش مي‌كند تاريخ غيررسمي‌اي بنويسد كه در آن آدم‌ها دچار اتفاقاتي مي‌شوند كه سرنوشت‌شان را به كل تغيير مي‌دهد. يك عاشقانه سياسي يا شايد رماني كه مي‌خواهد قصه پسران و دختراني را بگويد كه ناگهان بزرگ شدند و، البته، جان‌شان دست‌خوش تندباد تاريخي قرار گرفت كه هميشه در حال وزيدن است.

آخرین محصولات مشاهده شده