درباره‌‌ی تفنگ‌های خانم کارار و رویاهای سیمون ماشار (نمایش‌نامه)

پسر: آن‌ها راديوشان را اصلا فقط براي ماست كه اين‌قدر بلند مي كنند. امشب شب سوم است. ديشب خودم ديدم كه پنجره‌شان را مخصوصا باز كردند تا مجبور بشويم بشنويم. مادر: اين سخنران‌ها زياد هم با آن‌هايي كه توي والانس هستند فرق ندارند. پسر: چرا يك دفعه‌اي نمي‌گويي كه بهترند! مادر: خودت مي‌داني كه به نظر من بهتر نيستند. براي چه طرف ژنرال‌ها را بگيرم؟ من فقط مخالف اين هستم كه خون ريخته بشود.

آخرین محصولات مشاهده شده