دربارهی تراژدی مرد شیرهخرمافروش فقیر و 2 نمایشنامه دیگر
«با حرص تمام جيب راستش را فشار ميدهد. با ناراحتي به كفشهايش خيره ميشود» تا از زمين صداي ضجه نشنوم، از جام تكون نميخورم. «نالان و گرفته» تا وقتي مردم از هر طرف بهم نگاه ميكنن، دست از حركت بر نميدارم، مثل يك برهنه كه تو يك شمايل موئين خوابيده باشه. «گويي كسي در مقابلش است» به هر حال نميتونم مردمو به خاطر خيره شدن به كفشهام كه مثل انتهاي ميللنگ بلند و پهن به هم رديف شدهان، سرزنش كنم.
آزرده خاطر به اطراف نگاه ميكند. كفشهايش را در ميآورد. تلاش ميكند ميخها را با ناخن دست درآورد. گويي چيزي يادش ميآيد. دستش را محكم روي جيبش ميگذارد. در باريكه نور شخصي با هيبتي غريب وارد ميشود، مردي است بدون بيني و بيپلك. دو حفره بالاي چشمانش است. لب پايينش شكافته...
كد كالا | 27536 |
زبان | فارسی |
نویسنده | سعدالله ونوس |
مترجم | قاسم غریفی |
سال چاپ | 1390 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 88 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.6 * 21.4 * 0.5 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 125 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.