درباره‌‌ی تحقیقات پوآرو

جلو پنجره آپارتمان پوآرو ايستاده بودم و از بيكاري داشتم بيرون خيابان را نگاه مي‌كردم. ناگهان آرام و بي‌اختيار گفتم: عجيب است. چي دوست من؟ پوآرو با خونسردي و در حالي كه بي‌حركت در اعماق مبل راحتي‌اش فرو رفته بود، اين را پرسيد: از اين اطلاعاتي كه بهت مي‌دهم نتيجه‌گيري كن، پوآرو! زن جواني اينجاست. با لباس‌هاي گران قيميت... كلاه مد روز از جنس خز خيلي عالي. آهسته به حركتش ادامه مي‌دهد، در حين راه رفتن نگاهي به خانه‌ها مي‌اندازد. انگار خودش نمي‌داند، سه مرد و يك زن ميانسال دارند تعقيبش مي‌كنند. همين الان پسر پادويي به آنها ملحق شد كه او هم دنبال دختر است و انگار دارد با سر و دست به او اشاره مي‌كند. اين ديگر چه جور نمايشي است كه دارد اجرا مي‌شود؟ آيا دختره كلاهبردار است و آنها هم كارآگاه‌هايي هستند كه دارند تعقيبش مي‌كنند و در پي دستگير كردنش هستند؟ يا اينكه همگي آدم‌هاي ناجوري هستند و دارند نقشه مي‌كشند تا به يك قرباني بي‌گناه حمله كنند. نظر كارآگاه بزرگ ما چيه؟

آخرین محصولات مشاهده شده