درباره‌‌ی تاریخ بنیادی

در اينجا کوشش خواهد شد تا نکات مهم منشأ مکتب تاريخ بنيادي به دست داده شود. سرتاسر جريان مکتب تاريخ بنيادي اين است که شيوه‌هاي سرسختانه انديشيدن درباره مفهوم «قانون طبيعي و ايمان آن را به تغييرناپذيري والاترين هدف‌هاي معنوي انسان، و به ثبات طبيعت انسان، که در همه قرون و اعصار پابرجا و پايدار فرض شده است، نرم و سيال سازند. نخستين گام در اين راه، تغيير کلي در فكر فلسفي‌اي بود که در قرن هجدهم قابل تشخيص بود و در فلسفه دکارت به چشم مي‌خورد. در آن زمان هدف اين بود که با اعتماد ساده لوحانه به برتري عقل انسان، آن را وسيله درک محتواي عيني جهان بدانند. تا آن زمان مسأله‌اي که پيش آمد موضوع نفس درک‌کننده و ارزش و اعتبار آن بود، بر پايه قوانين ذاتي و دروني خود آن. اين روي آوري به مسائل ذهن شناسا نخستين علامت مقدماتي انقلاب آينده فکري بود که ما درصدد طرح آن هستيم. ولي غالباً در حوادث پيش از انقلاب اتفاق مي‌افتد که تغييرات آماده شده در اعماق نهاني به مدت درازي با آثار کاملا مخالف و متقابل آغاز گردد و وضع موجود را به طور مثبت تقويت کند.

آخرین محصولات مشاهده شده