براي مورخ اديان، هر جلوه و تجلي‌اي از امر قدسي با اهميت است: هر مناسک، هر اسطوره، هر باور يا تجسم الوهي، انعکاسي از تجربه امر قدسي و بنابراين تلويحا بيانگر مفاهيم هستي، معنا و حقيقت است. امر قدسي عنصري در ساختار آگاهي است و نه مرحله‌اي در تاريخ آگاهي. کتاب حاضر از ديدگاهي متفاوت نوشته شده است. از يک سو تجلي‌هاي امر قدسي را به ترتيب زماني تحليل کرده‌ام (اما توجه داشته باشيم که نبايد عصر يک مفهوم ديني را با تاريخ کهن‌ترين سندي که آن را ثبت کرده، اشتباه بگيريم!)؛ از سوي ديگر- و تا جايي که اسناد امکانش را مي‌دهد- بر مراحل حساس و نقاط عطف عميق و بيش از همه بر زمان‌هاي خلاق در سنت‌هاي مختلف تاکيد کرده‌ام. در يک کلام، کوشيده‌ام تا نوشته‌هاي عمده در تاريخ باورها و انديشه‌هاي ديني را توضيح دهم.