مصر، اسکندريه: در دوران جنگ دو نفر از دو دنياي کاملاً متفاوت سر راه هم قرار ميگيرند و عشقي در سايهي اين جنگ شکل ميگيرد که نور اميدي براي ادامهي راه و تابآوريشان ميشود. پس از پايان جنگ، جيمز و ايوت براي شروعي تازه به انگلستان ميروند، تا هنگامي که رويدادي غمانگيز بين آنها فاصله مياندازد...
به من فکر کن رماني است که تأثيرات ماندگار ترسها و رازها را در زندگي بهزيبايي نمايان ميکند و خواننده يادآور ميشود که شروع جديد بدون رودررو شدن با رازها و ترسهاي گذشته، چندان امکانپذير نيست.