«برچيدن کتابخانه‌ام: يک مرثيه و ده گريز» مجموع? جستاري است از آلبرتو مانگل جستارنويس، رمان‌نويس و ويراستار آرژانتيني. ماجراي کتاب از روزي آغاز مي‌شود که مانگل مجبور به وداع موقت با کتابخان? ??هزار جلدي‌اش مي‌شود. آن‌ها را دارد جمع مي‌کند تا از فرانسه به آرژانتين بفرستند. خودش زودتر از کتاب‌ها به موطن خود مي‌رسد. داستان «برچيدن کتابخانه‌ام» قص? اين جابه‌جايي و کوچيدن است؛ که البته براي تمام وابستگان به کتاب، آن‌هايي که به‌قول بورخس «کتاب‏باره‏»اند، هجرتي رنج‌آور است. جمع کردن و بسته‌بندي کتاب‌هاي کتابخانه مانگل را به تأمل در باب کتابخانه‌هاي شخصي‌اش، به کتاب‌هايي که خوانده و با نويسندگاني که دمخورشان بوده مي‌کشاند. مانگل با اين جستارها در زمان سفر مي‌کند: به کودکي‌اش مي‌رود و از نخستين کتابخانه‌اي که ساخته مي‌گويد، در جستار ديگر مانگلِ جواني را مي‌بينيم که براي بورخس کتاب مي‌خواند، در متن ديگري به حافظه و خواندن مي‌پردازد و در گريز ديگر به فرهنگ‌ لغات و اهميت آن‌ها مي‌نويسد و در جستار ديگري از کتاب‌هاي کلکسيونرها مي‌گويد؛ از ترتيب و چيدمان کتاب‌ها تا بي‌نظميِ نظم‌دار کتابخان? شخصي خودش. «برچيدن کتابخانه‌ام» کتابي است براي دوستداران کتاب؛ براي کتاب‌بازها، آن‌ها که کتابخواني‌شان نمايش نيست، همراه و خوانند? کتاب‌ها هستند، چون شايد مانند بورخس باور دارند که سعادت و شادکامي را مي‌توان در کتاب‌ها جست و به چنگ آورد. دقيقاً همان باوري که آلبرتو مانگل به جهانِ اعجاب‌آور کتاب‌ها و متن‌ها دارد. «برچيدن کتابخانه‌ام»، که مــان کتاب آن را به‌زودي منتشر خواهد کرد، پُر است از خرده‌روايت و نقب زدن به کتاب‌ها، به ادبيات، به تاريخ، به الهيات، فلسفه، زبان، حافظه و کلمه. چنين موضوعاتي کتاب را براي آن‌ها که دل در گروي ادبيات و کتاب دارند خواندني مي‌کند.‌