درباره‌‌ی با بیماری در قدرت (سردمداران مریض و پریشان‌احوال در 100سال اخیر)

سطحي که به ميزانِ آن بيماري ‌‌‌‌‌مي‌تواند بر فرايندهاي حکومتي و تصميم‌گيري سران حکومت تآثير بگذارد، و کار احمقانه در معناي حماقت، بلاهت يا بي‌توجهي به‌بار آورد، موضوعي بود که وقتي وزير امور خارجه شدم به طور کاملاً مستقيم با آن مواجه شدم و از آن به بعد علاقه‌ي مرا به خود جلب کرده است. همچنين، مجذوب آن دسته از رهبران شدم که بيمار نبودند و توانايي‌هاي ذهني آنها به خوبي کار ‌‌‌‌‌مي‌کرد، اما به آنچه که من سندروم نخوت توصيف مي‌کنم، مبتلا شده بودند. رفتارهاي نخوت‌آميز در ميان رؤساي حکومت‌ها، خواه دموکراتيک خواه غيردموکراتيک، از آنچه تصور ‌‌‌‌‌مي‌شود رايج‌تر است و نخوت سهم زيادي در تعريف تاچمن از حماقت ايفا ‌‌‌‌‌مي‌کند: «پافشاري لجوجانه بر يک سياست که آشکارا قابل اجرا نيست و يا زيان‌بار است.» ايشان در ادامه مي‌نويسند: «خشک‌ مغزي، که منبع خودفريبي است، عاملي است که نقش بزرگ و چشمگيري در حکومت ايفا ‌‌‌‌‌مي‌کند. درواقع شامل ارزيابي يک موقعيت بر اساس عقايدِ ثابتِ از پيش انديشيده شده ‌‌‌‌‌مي‌شود، درحالي‌که هر نوع نشانه‌‌‌‌‌ي مخالف را ناديده گرفته و يا رد ‌‌‌‌‌مي‌کند … و سود بردن از تجربه را نيز رد ‌‌‌‌‌مي‌کند.» يکي از ويژگي‌هاي نخوت ناتواني در تغيير مسير است، زيرا لازمه‌‌‌‌‌ي اين عمل آن است که آدم اشتباهي مرتکب شده باشد.

آخرین محصولات مشاهده شده