درباره‌‌ی بامداد خمار (شومیز)

بامداد خمار روايتي است از عاشقانه‌ي دختري ثروتمند و اعيان و پسري نجار از طبقه‌اي متوسط. ماجراي کتاب در روزهاي حکمراني رضاشاه روايت مي‌شود و بااين‌وجود به مسائل سياسي و اجتماعي آن دوران نپرداخته است؛ بلکه تنها از زندگي شکوهمند دختري حکايت دارد که با انتخابي نادرست و عشقي کور، خود را سياه‌بخت مي‌کند و ثمره‌ي انتخاب اشتباه خود را تا پايان عمر با گوشت و پوست مي‌چشد. هنگامي که سودابه تصميم به ازدواج با پسري مي‌گيرد که تناسبي با او و خانواده‌اش ندارد، مادرش از او مي‌خواهد تا پاي صحبت‌هاي عمه‌اش محبوبه بنشيند تا شايد اشتباهي را که او انجام داده، تکرار نکند.

آخرین محصولات مشاهده شده