درباره‌‌ی بامداد خمار (شومیز)

کتاب بامداد خمار نوشته فتانه حاج سيدجوادي که از سال انتشارش (1374) تا به امروز که 25 سال از آن مي‌گذرد بيش از 300هزار نسخه فروش داشته است را مي‌توان از پرفروش‌ترين رمان‌هاي فارسي دانست. داستان عاشقانه‌اي که با سادگي هرچه تمام‌تر نوشته شده و خوش‌خوان بودن آن در ايجاد محبوبيتش بي‌تاثير نبوده است. بامداد خمار از آن کتاب‌هايي است که کشش زيادي دارد و شما را تا انتها به‌دنبال خود مي‌کشاند. اين کتاب از زمان انتشارش جنجال‌هاي زيادي به پا کرد و نظر نويسندگان و منتقدان زيادي را به خود جلب کرد که در ادامه به آن مي‌پردازيم. معني بامداد خمار به راحت نفسي، رنج پايدار مجوي / شب شراب نيرزد به بامداد خمار بيتي از سعدي است که نويسنده‌ي کتاب از آن براي شرح داستان کتابش استفاده کرده است و به اين اشاره دارد که تصميماتي که فقط بر پايه احساسات گرفته مي‌شود عواقب خوبي ندارند. خلاصه رمان بامداد خمار سودابه در شُرُف ازدواجي احساسي و عجولانه قرار دارد و اين موضوع پدر و مادرش را نگران کرده است، ازدواجي که بشدت شبيه داستان ازدواج عمه‌ي سودابه است. پدر و مادر سودابه از او مي‌خواهند که در ابتدا داستان زندگي عمه‌اش (محبوبه) را بشنود و سپس بر اساس آن تصميم بگيرد. محبوبه شروع به تعريف داستان عاشقي‌اش براي برادرزاده اش -سودابه- مي‌کند و تمام داستان کتاب از دهان محبوبه بازگو مي‌شود. محبوبه از از خانواده‌اي پول‌دار و نسبتا اشرافي زمان رضا شاه، عاشق جواني با درآمد بسيار پايين که شاگرد نجار است مي‌شود. عشقي خام که محبوبه را مجبور مي‌کند تا با وجود مخالفت اطرافيان و با رد عشق و پيشنهاد ازدواج پسر عمويش _ منصور _ با مراسمي بسيار ساده به عقد رحيم که شاگرد نجار است درمي‌آيد. محبوبه که از آن زندگي اشرافي وارد خانه کوچک و محقري مي‌شود، زندگي‌اش به مرور زمان به شکنجه‌گاهي جهنمي تبديل مي‌شود. محبوبه در اين زندگي جديد با مادر رحيم به‌اجبار هم‌نشين مي‌شود، زني بي‌سواد و دسيسه‌گر که آرامش را از زندگي آنها مي‌گيرد. رحيم هم رفته رفته جذابيتش براي محبوبه از دست مي‌رود و بدنيا آوردن فرزند هم درماني بر دردهاي اين زوج نمي‌شود. محبوبه مورد ضرب وشتم‌هاي رحيم قرار مي‌گيرد و سعي در فرار از اين وضعيت دارد... بامداد خمار و جنجال‌هايي که به راه انداخت بعد از انتشار بامداد خمار، نجف دريابندري مترجم و نويسنده‌ي معروف ايراني از اين کتاب تعريف و تمجيد کرد. هوشنگ گلشيري بعد از اين نقد نجف دريابندري، حسابي از خجالتش درآمد و او را بي‌سواد خطاب کرد. از آنجايي که اين کتاب فقط از زاويه محبوبه تعريف مي‌شود، نويسنده‌ي ديگري به نام ناهيد پژواک که از نظرش بامداد خمار يک‌طرفه و مغرضانه بود، تصميم به نوشتن کتابي از زبان رحيم گرفت و کتاب شب سراب را روانه‌ بازار کرد. کار اين دو نويسنده به دادگاه کشيد و در نهايت خانم پژواک محکوم شد. البته اين موضوع که ديد کتاب بامداد خمار نسبت به قشر کم درآمد کمي تند است جاي بحث ندارد و از ديد عده‌اي نيز محتواي کتاب کمي مردسالارانه مي‌باشد. بامداد خمار، رمان ايراني که شهرت جهاني پيدا کرد کتاب بامداد خمار توسط سوزان باغستاني به آلماني و توسط آنا والزن به ايتاليايي ترجمه شده است و در خارج از ايران و ايراني‌زبانان هم خوانندگاني دارد. بامداد خمار براي چه‌کساني بيشتر جذاب است؟ با توجه به فضاي قديمي و درون‌مايه تيپيک جامعه قديم ايران که در اين کتاب وجود دارد، خواندن رمان بامداد خمار را براي نوجوانان و افرادي که به اين فضاها علاقه‌اي ندارند پيشنهاد نمي‌کنيم. فتانه حاج سيد جوادي، نويسنده بامداد خمار پروين که نام هنري فتانه حاج سيد جوادي است، در سال 1324 و شهر کازرون بدنيا آمد. او در مصاحبه‌اي گفته است که طي بحثي با شوهرش درباره‌ي رومئو ژوليت، فکر نوشتن بامداد خمار را در سر پرورانده است. کتاب ديگرش در خلوت خواب نام دارد که اين کتاب هم بيش از 10 بار چاپ شده است.

آخرین محصولات مشاهده شده