هوانگ سوك-يانگ نويسنده‌ي تحسين‌شده‌ي جهاني، قصه‌ي عشق غم‌انگيزي را با روايت دو زندگي موازي، بازگو مي كند. مسائل پشت پرده‌ي پايان جنگ سرد، و انقلاب سياسي كره‌ي جنوبي در دهه‌ي هشتاد، را به چالش مي‌كشد. باغ قديمي قصه‌ي وفاداري‌ست - وفادري به ميهن، به عقيده، و به عشق. هيون وو زماني يون هي را مي‌بيند و با او آشنا مي‌شود، كه به دليل شركت در قيام كوانگجو و مطالبه‌ي دموكراسي در كره‌ي جنوبي متواري است. با دستگيري و حبس هيون وو، دوران خوش و خرم اين دو به سر مي‌رسد. قريب به دو دهه بعد، مرد كه آزاد مي‌شود كره‌اي را مي‌بيند به شدت مدرنيزه، به ظاهر دموكراتيك، ولي در عمل تا خرخره گرفتار در فساد و نابرابري. رفقاي قديم و فرسوده‌اند و يون هي، كه در دوران حبس مرد هيچ‌گاه مجال ديدار او را نيافت، مرده است.