درباره‌‌ی بازوبند سرخ (داستان‌های شاهنامه 46)

داستان بازوبند سرخ برگرفته از شاهنامه فردوسي مربوط به زمان‌هاي دور است. زماني که سهراب ده ساله هيبت مردي جوان را داشته و چنان پربنيه و با قدرت بوده است که در مبارزه مي‌توانسته هفت نفر را يک تنه شکست بدهد. در يکي از روزهاي آن دوران فرمانده‌ي سپاه توران زمين، نامه‌اي براي پدربزرگ و مادر سهراب مي‌آورد. نامه‌اي که در آن پادشاه توران زمين يعني افراسياب دستور داده به سهراب نام پدرش را نگويند و خبر بدهند او در جنگ ايران زمين کشته شده است. علاوه‌ بر اينها، پدربزرگ و مادر بايد سهراب را به تنهايي با سپاهيان نزد او بفرستند. پدربزرگ سهراب يعني اشتاد نامه را پاره مي‌کند و بر زمين مي‌ريزد. او تا به حال دروغ‌هايي به نوه‌اش گفته اما ديگر حاضر نيست اين رويه را ادامه دهد. بنابراين تهمينه، مادر سهراب داستان رستم را به فرزندش مي‌گويد و هر دو با او و سپاهيان همراه مي‌شوند.

آخرین محصولات مشاهده شده