درباره‌‌ی باب اسفنجی 7 (باب اسفنجی و فرار بزرگ)

ديلينگ! ديلينگ! ساعت زنگ مي‌زنه و باب اسفنجي ناگهان از خواب شيرين بيدار ميشه و با خوشحالي داد ميزنه: هورا! امروز، همان روزيه كه مدت‌ها منتظرش بودم! امروز، بزرگترين روز كاري منه! صد و هفدهمين سالگرد تولد رستوران خرچنگ اخمو! بايد هر چه زودتر، آنجا باشم! مي‌فهمي گري!

آخرین محصولات مشاهده شده