درباره‌‌ی باب اسفنجی به دکتر می‌رود

يك روز باب اسفنجي مريض شده بود و وقتي سر كار رفت، آقاي خرچنگ او را به خانه فرستاد تا استراحت كند. باب اسفنجي به دوستش سندي تلفن زد تا او را به دكتر ببرد، ولي پاتريك آمد و گفت كه مطب دكتر جاي وحشتناكي است و خودش سعي كرد باب اسفنجي را معالجه كند ولي...

آخرین محصولات مشاهده شده