درباره‌‌ی بابا همین‌جاست

آن روز تولدم بود. من و مامان کيک پختيم و خانه را خوشگل کرديم. با ذوق زياد لباسي را که عاشقش بودم پوشيدم و منتظر مهمان‌ها نشستم. حالا وقت فوت کردن شمع ها بود...

آخرین محصولات مشاهده شده