«اگر يك مرد را بكشم، دو مرد را كشته‌ام»، امكان زيست زندگي «همه ما» در جمهوري جهاني ادبيات است: تجربه زندگي مشترك در بهترين داستان‌هاي كوتاه جهان؛ داستان‌هايي كه هر كدام، پنجره‌يي است بر ديوارهاي محفظه دربسته‌يي از فضا و زمان، كه «همه ما» در آن زندگي مي‌كنيم. اين داستان‌ها، به ما اجازه مي‌دهند تا در ذهن‌هاي يكديگر وارد شويم، نه تنها از طريق همذات‌پنداري با شخصيت‌ها، بلكه با مشاهده دنيا از منظر بزرگ‌ترين نويسندگان جهان. و اين همان قدرت ادبيات است كه بيش‌ترين توان را براي همدلي دارا است؛ داستان‌هاي خوب، از ما انسان‌هاي بهتري مي‌سازد. داستان‌هاي خوب از نيرويي فرهنگي شگرفي برخوردارند، و به ما اجازه مي‌دهد تا با كساني همدلي كنيم كه گوشه‌اي از زندگي «همه ما» را در دنياي كلمات بازي مي‌كنند: و اين‌گونه شما به كشف تاريكي‌ها و ناشناخته‌هاي خود و ديگري، و زندگي مشترك‌تان مي‌رويد: يك سفر هيجان‌انگيز، براي لذتي آگاهي. محور تمام داستان‌هاي «اگر يك مرد را بكشم، دو مرد را كشته‌ام»، عشق و ازدواج است؛ تنوع داستان‌ها از منظر كيفي اين امكان را به خواننده مي‌دهد كه با صداهاي متنوع و مختلفي مواجه شود و فقط شنونده يك صدا نباشد. در اين مجموعه، با طيف وسيعي از نويسندگان كلاسيك و مدرنيست مواجه هستيم، كه هر كدام عرضه‌هايي را در بر مي‌گيرند كه براي داستان اصلي، «جنبه ديگر» زندگي تلقي مي‌شود؛ آن‌طور كه اين امكان را نيز به خواننده مي‌دهد تا طبق دانش، اطلاعات و تجربه زيسته خود، نگاه ديگري داسته باشد.