درباره‌‌ی اگر قره‌قاج نبود (گوشه‌هایی از خاطرات)

اگر پيچ و خم‌هاي رودخانه قره قاج، آن‌جا كه به نخلستان مكو مي‌رسد آن همه دل‌انگيز نبود، اگر بيشه‌ها و دشت‌هاي پيرامونش آن‌همه دراج و آهو نداشت، اگر پر و بال‌هاي درج‌هايش آن‌همه رنگين و چشم‌هاي آهوهايش آن‌همه سياه نبود، روز روزگار من غير از اين بود. اگر اين اگرها نبود، من آدمي ديگر و در عالمي ديگر بودم.

آخرین محصولات مشاهده شده