درباره‌‌ی اودو شیری که دیگر تنها نیست

اودو همه‌چیز داشت؛ چیزهایی که آرزوی هر شیری است. فقط گاهی احساس تنهایی می‌کرد... یک روز به سرش افتاد که اگر کارمند داشت، این‌قدر تنها نبود و مثل پدرش یک رئیس واقعی می‌شد... هرچه بیشتر باهم باشیم، کمتر تنها هستیم!

آخرین محصولات مشاهده شده