درباره‌‌ی انتهای سادگی 2 (2 جلدی)

«مريم» و خواهرش «زهرا» و برادرش «سينا» با خانواده خود زندگي مي‌كردند. آنها از كودكي با خانواده «سماوات» و فرزندانش «سينا» و «سميرا» و خانواده «شايان» و پسرشان «امير» بزرگ شده بودند. سميرا بهترين دوست مريم بود. مريم كه دختري پاك و ساده‌دل بود، در جواني عاشق پسرخاله امير به نام «بابك» مي‌شود، اما بابك كه فردي فاسدالاخلاق بود با سميرا ازدواج مي‌كند و در اين ميان «امير» باعث نجات مريم از فرو رفتن در پستي و خودكشي مي‌شود. مريم بهاي سادگي و خامي خود را كه از دست دادن عشق بابك است، مي‌پردازد.

آخرین محصولات مشاهده شده