درباره‌‌ی اسطوره رویا راز

چنين مي­نمايد که هيچ جامعه­اي احتمالا نمي­تواند اسطوره­ها را به کلي رها کند. زيرا اسطوره نمايانگر آن سنت­ها و هنجارهاي نيکان است که نبايد مورد تجاوز قرار گيرد. و به سبب انتقال معمولا راز آميز و راز آموزانه، کمابيش با آموزش و پرورش رسمي جامعه مدرن برابري مي­کند...ديگر سال­هاست که باختر زمين و به ويژه اروپا سازنده تاريخ نيست؛ جهان آسيايي فعالانه از از نو وارد جريان تاريخ مي­شود و به زودي جوامع غريب و رازآميز ديگري هم اين راه را دنبال مي­کنند. در سطح فرهنگ و معنويت اين پديده تاريخي پيامدهاي توجه برانگيزي خواهد داشت...نبايد فراموش کرد که تمامي اين فرهنگ­ها داراي ساختاري ديني است؛ يعني در قالب ارزيابي ديني جهان و هستي مردمي رشد کرده و ساخته شده­اند... از سوي ديگر، اين شور مدرن تاريخ­نگاري در باختر زمين نمايانگر نماد پردازي باستاني مرگ است؛ زيرا اضطراب و دلهره مردم (انسان)مدرن به شکل مبهمي با آگاهي او از تاريخي بودن­اش پيوند دارد که به نوبه خود دلهره واضطراب در برابر مرگ و نيستي را آشکار مي­کند... اگر فرهنگ باختر زمين نخواهد منطقه­اي شود، بايد با ساير فرهنگ­هاي غير اروپايي وارد گفت­وگو شود و مراقب باشد که درباره معناي اصطلاحات آن­ها دچار اشتباه نگردد

آخرین محصولات مشاهده شده