دربارهی اسبهای پشت پنجره (نمایشنامه)
پس از حضور يك پيك در روستا و اعلام شروع جنگ، توسط وي، فرزندش را راهي جبهه ميكند و چندي بعد پيك با خبر فوت پسر نزد زن بازميگردد. در هياهوي جنگ، فرزند زن بر اثر لگد يك اسب ميميرد. پيك پس از رساندن خبر بازميگردد. و اين بار زن به همراه پدر معلولش، كه روي صندلي چرخدار زندگي ميگذراند، حضور دارد. او با بدخلقيهاي پدر به خوبي كنار ميآيد و تمام مدت سعي در آرام كردن وي دارد. هنگامي كه پيرمرد حوصله دارد از خاطرات زمان جنگ و آشنايياش با مادر دختر سخن ميگويد. پدر از زماني ميگويد كه در يك محاصره با شنا از بين اجساد شناور در آب، خود را نجات داده و گريخته است. باز هم پس از مدتي پيك از راه ميرسد و از همان نبرد كه پدر در آن شركت داشته ميگويد. خاطرات او را مرور ميكند و در انتها يادآوري ميكند كه پدر در راه بازگشت به وطن از شدت تنهايي عقل خود را از دست ميدهد، چون تنها بازمانده جنگ بوده است. پيك پس از اندكي سخن گفتن و وقت گذراني ميرود. اين بار زن جوان سعي دارد ميز را براي پذيرايي از همسرش، هانس، كه به تازگي از جنگ بازگشته، به بهترين نحو بچيند. اما مرد در جنگ و بر اثر فشارهاي نظامي، دچار پرخاشگري و وسواس شده و به آزار همسر خود ميپردازد. چندي بعد مجددا پيك وارد ميشود و به زن خبر ميدهد كه زمان شروع حمله، همسر وي به زمين افتاده و زير دست و پاي افراد ارتش خودي مرده است و آنقدر زير پوتين سربازها لگدمال شده كه چيزي از وي باقي نماده است. پيك اكنون تمامي پوتينهايي كه مرد را در زير خويش گرفتهاند، براي زن آورده و تصميم دارد بعد از اين با او بماند.
كد كالا | 17087 |
زبان | فارسی |
نویسنده | ماتئی ویسنییک |
مترجم | تینوش نظمجو |
سال چاپ | 1392 |
نوبت چاپ | 4 |
تعداد صفحات | 88 |
قطع | جیبی |
ابعاد | 12 * 16.2 * 1 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 75 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.