دربارهی از سرزمینهای انگور
اسپرانزا خيال ميكرد زندگي هميشه همين قدر فوقالعاده خواهد بود، شبيه مرتع سرسبز و تاكهاي انگور و باغ رز پاپا. خيال ميكرد هميشه آن خانهي بزرگ باشكوه و لباسهاي زيبا و گرانقيمتش را خواهد داشت و تا ابد ميتواند دست گرم پاپا را در دست بگيرد و در شيب هاي ملايم تاكستان قدم بزند و تپش قلب زمين را احساس كند.
اما ناگهان دنيايش فرو ميريزد... اسپرانزا و مامان راهي بهجز فرار ندارند. بايد خانه و زندگيشان را در مكزيك رها كنند و به كاليفرنيا بروند، جايي كه زندگي سخت كارگري در اردوگاه مكزيكيها انتظارشان را ميكشد. اسپرانزا با اين جهان بيگانه است، با آن همه كار سخت، فقر و اتاقك محقري كه حالا خانه ي آنهاست. اسپرانزا چهطور ميتواند يك رعيت باشد؟ وقتي زندگي هر لحظه سختتر ميشود، وقتي كه مامان مريض ميشود، و اعتصاب كارگران ممكن است ريشهي زندگي جديدشان را از جا بكند، اسپرانزا بايد راهي براي رهايي از آن وضعيت دشوار پيدا كند،
چون حالا همه چيز به او بستگي دارد؛ زندگي خودش، و مامان.
كد كالا | 243460 |
زبان | فارسی |
نویسنده | پم مونیوس رایان |
مترجم | صبا زردکانلو |
سال چاپ | 1398 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 176 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14 * 19 * 1 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 153 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.