درباره‌‌ی از روزگار رفته (چهره به چهره با ابراهیم گلستان)

من تو خانه‌ام نشسته بودم. من تو استوديو نشسته بودم داشتم يك فيلمي را صدابرداري‌اش را تمام مي‌كردم. بايد نوار صدا كه رويش ظبط مي‌كرديم پاك بشود از صداي قبلي. دستگاه ما خراب شد، آن روز و صداي قبلي را خوب پاك نمي‌كرد و لنگ مي‌زد. من تلفن كردم به مرحوم ابوالقاسنم رضايي گفتم اين نوار را مي‌فرستم توي استوديوي ايران‌فيلم تو پاكش بكني و گفت بفرستيد، فروغ گفت من مي‌برم . گفتم ببر. رفت و ديگر برنگشت به آن ترتيبي كه رفته بود...

آخرین محصولات مشاهده شده