درباره‌‌ی ادبیات و شر (بررسی مضمون شر در آثار امیلی برونته مارسل پروست مارکی دوساد)

اما سؤال اين است که آيا عدالت بدون شرافت و انصاف مي‌تواند زنده بماند؟ ميل به حقيقت و عدالت در ميان توده‌هاي سياسي ديده نمي‌شود. انصاف در تضاد با زياده خواهي قرار مي‌گيرد. ما نمي‌توانيم کورکورانه و با شور و شوق به سمت زياده خواهي حرکت کنيم اما انصاف از محدوده‌ي عقل فراتر مي‌رود و تابع اشتياق است. عاملي وابسته به اشتياق، انصاف و تقدس در ما هست که از بازنمايي ذهن فراتر مي‌رود: افراط است که ما را به موجود بشري و انسان بدل مي‌سازد. در دنياي اتوماتون‌هاي هوشمند از عدالت و حقيقت سخن گفتن بي معنا است.

آخرین محصولات مشاهده شده