دربارهی اخگری در خاکستر (امنیت توهمی است که هرگز نباید به آن اعتماد کرد)
لايك يك برده است و الايس يك سرباز. هيچ كدامشان آزاد نيستند.
در امپراطوري مارشالها مجازات نافرماني مرگ است. كساني كه جسم و خونشان را به امپراطور پيوند نميزنند، با خطر اعدام عزيزانشان و نابودي هر چه كه برايشان ارزشمند است، روبرو ميشوند.
لايا در اين دنياي بيرحم همرا پدربزرگ و مادربزرگ و برادر بزرگترش در محلهي فقيرنشين زندگي ميكند. آنها پيرو امپراطوري هستند، چون ميدانندچه بلايي سر مبارزهطلبها ميآيند.
ولي وقتي برادر لايا به اتهام خيانت بازداشت ميشود، لايا مجبور ميشود تصميم مهمي بگيرد. او در ازاي كمك شورشيهايي كه قول نجات برادرش را ميدهند، زندگياش را به خطر مياندازد تا در بزرگترين آكادمي نظامي امپراطوري جاسوسي كند.
در آنجا با الايس آشنا ميشود، سربازي كه سعي دارد از بيرحميهايي كه براي آن آموزش ميبيند، فرار كند.
لايا و الايس خيلي زود ميفهمند سرنوشتشان در هم گره خورده و انتخابهايشان سرنوشت امپراطوري را تا ابد تغيير خواهد داد. ولي آيا ميتوانند با تقديرشان بجنگند؟
كد كالا | 252148 |
زبان | فارسی |
نویسنده | صبا طاهر |
مترجم | مریم رفیعی |
سال چاپ | 1399 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 492 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.7 * 19.9 * 3 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 440 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.