درباره‌‌ی اتاق شگفتی‌ها

تلما مادري تنها و پر مشغله است كه با لوئيز، پسر دوازده ساله‌اش، روزگار مي‌گذراند. يك روز صبح، يك تصادف براي هميشه زندگي آن‌ها را تغيير مي‌دهد. لوئيز به كما مي‌رود و پزشكان به بهبود او چندان اميدوار نيستند. اگر طي چهار هفته او به هوش نيايد، احتمالا ديگر هرگز اين اتفاق نخواهد افتاد. تلماي پريشان‌احوال در خانه‌شان و در اتاق‌خواب پسرش ليستي پيدا مي‌كند از چيزهايي كه لوئيز دوست داشته پيش از مرگ تجربه كند. ناگهان راهي براي نجات پسرشان به ذهنش مي‌رسد؛ لوئيز در كما است، اما نمرده است. شايد با تحقق بخشيدن به روياهاي او بتوان كاري كرد كه به زندگي بازگردد. اولين آرزوي او گذراندن يك روز در توكيو است...

آخرین محصولات مشاهده شده