دربارهی آنها که نیستند
كف دستها را گذاشت روي چشمهايش تا اشكها پايين نريزند. معلوم نبود صورتش سردتر است يا دستها. نميخواست جلوي حنانه گريه كند. قرار نبود اين ملاقات اينطور جلو برود. قرار نبود پايانش بشود اشكهاي او. كف دستهايش خيس شد. از چهرهاش وقتي گريه ميكرد متنفر بود. زشت ميشد و قابل ترحم. سعي كرد عميق نفس بكشد اما نميتوانست. سدي شكسته شده بود و ديگر نميشد جلوي اشكها را گرفت. به هقهق افتاد. حتي كنترل صدايش را هم نداشت. حالا ديگر برايش مهم نبود كه چقدر ميتواند جلوي حنانه خرد شده باشد. انگشتهاي حنانه را حس كرد كه رفتند لاي موهايش.» - همهي ما يه دليل گندهي غمانگيز داريم كه جمع شديم اينجا.
كد كالا | 245308 |
زبان | فارسی |
نویسنده | حسین رحمتیزاده |
سال چاپ | 1398 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 184 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14 * 20.5 * 1 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 168 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.