سال 1940 است و ويليام 12 ساله، ادموند 11 ساله و آنا 9 ساله از مرگ مادربزرگشان که از زمان مرگ والدينشان از آنها مراقبت کرده است چندان ناراحت نيستند. اما بچه‌ها به يک سرپرست نياز دارند، و در روزهاي تاريک جنگ جهاني دوم لندن پيدا کردن يک سرپرست کار بسيار سختي است به خصوص اگر بچه‌ها بخواهند با هم بمانند. آيا تخليه دسته‌جمعي کودکان در زمان جنگ از لندن به حومه شهر مي‌تواند پاسخي باشد؟ اين يک نقشه مضحک است، اما آنها مي‌روند و اميدوارند که در خانه‌اي موقت قرار گيرند که در نهايت بتوانند براي هميشه در آن ماندگار شوند. اما حداقل آنها در کتابخانه امانت دهکده آسايش پيدا مي‌کنند پناهگاهي دنج به دو از سختي زندگي روزمره، مملو از داستان‌هاي مورد‌علاقه و همراهي آرام نورا مولر، کتابدار مهربان. بچه ها تعجب مي‌کنند که آيا نورا مي‌تواند خانواده‌اي باشد؛ همان خانواده‌اي که آنها به دنبالش بودند. اما سايه جنگ، و محل نامعلوم شوهر آلماني نورا، مسائل را پيچيده مي‌کند. آنجا که ماه خانه دارد داستاني درباره اهميت خانواده است: خانواده‌اي که به شما داده مي‌شود و آن که انتخاب مي‌کنيد. مملو از نثر غني و حسي، کنايه‌هايي از داستان‌هاي کلاسيک کودکان مانند شاهزاده خانم کوچک، مري پاپينز، و داستان فرديناند، اين داستان دنج با حس کلاسيک مطمئنا قلب شما را گرم مي‌کند.