درباره‌‌ی 1 دوست تازه

هر روز صبح زود، خرگوشك بيدار مي‌شد. صبحانه‌اش را مي‌خورد بعد سراغ كاري مي‌رفت كه خيلي دوست داشت. او مي‌نشست و نقاشي مي‌كرد و نقاشي مي‌كرد.

آخرین محصولات مشاهده شده