درباره‌‌ی گفتمان‌های فرهنگی و جریان‌های هنری ایران

براي نگارش تاريخ هنر معاصر نميتوان به تاريخ نگاري رويدادهاي هنر و مطالعه نوع شناسانه و سبک شناسانه آثار هنري اکتفا کرد؛ بلکه بايد به اين پرسش پرداخت که چگونه نظام هاي قدرت فراز و فرود جريان هاي هنري را جهت ميدهند وهنرمندان خواسته يا ناخواسته با آفرينشگري هنري به بازتوليد گفتمان هاي قدرت مي گردازند؟ اگرچه هنرمند مدرن در تلاش براي آفرينشگري آزاد و خلاق و با در پيش گرفتن سبک هنري ويژه و دل خواهانه خود را از هرگونه جهت گيري مستقل ميداند. اما از منظر جامعه شناسي هيچ واقعيت اجتماعي بدون جهت گيري نيست و کار خلاقانه هنرمند نيز فارغ از جهت گيري ايدئولوژيک و مستقل از گفتمان هاي فرهنگي جامعه نخواهد بود. با اين وصف، در اين کشمکش هاي قدرت، چگونه ايده «هنرمند مستقل» و «هنر ناب» ميتواند تداوم يابد؟

آخرین محصولات مشاهده شده