دربارهی کودک توهمزده
مامان عزيزم! شما رنج و شادي من هستيد. شما هيچوقت مثل معلمها كه هميشه من را ميزدند، كتك نزديد. حماقتام آنها را به چالش ميكشيد، فقط شما نوازشام ميكرديد، در سايه اندامتان رودي طلايي جريان داشت. من روي زانويتان باغهاي كمنور، دشتهاي بيدرخت و زيبايي مذهبي لوور را ديدهام، آن را در شما ديدم. زندگيام صبحها هميشه موقع برخاستن از خواب، زندگي شما را تنفس كرده است. همان زندگي با همان پنجره، همان چشمها، همان لبها، همان آسمان.
صحبتهاي آدمها در اطراف شما مثل جيكجيك پرندهها در هواي يخبندان است. شما زندهترين و لطيفترين موجود هستيد. نازنينام، وقتي خوابايد خودم را در شما پنهان ميكنم! سرچشمه من!
سگهاي رامنشدني ديگر نميآيند. دوست داشتم كور بودم تا در شبي ظلماني زيباييتان را حدس بزنم.
داستان نوجوان عقب مانده اي است که فقط با هنر و عشق زندگي ميکند. عشق او عشق پرشور و توام با حسادتي است که نثار مادرش ميکند. يا به عبارتي پرستو، بيوه جوان زيبا، نجيب و فقير. هنر او همان نقاشي است، شوري نامعقول و غير قابل مهار که رسالت نام دارد به سوي نقاشي ميکشاند و او اين هنر را زير نظر نابغه اي سودايي و ناشناس به نام راوو فرا ميگيريد.
كد كالا | 258102 |
زبان | فارسی |
نویسنده | رنه ژان کلو |
مترجم | عظیم جابری |
سال چاپ | 1399 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 588 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 14.5 * 21 * 3.8 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 547 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.